آریسا و آریاآریسا و آریا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

آریسا و آریا نانازای مامان و بابا

کار جدید آریسا

سلام به جیگرای مامان آریسا جون و آریا جون بالاخره بعد از کلی سعی و تلاش دختر قشنگم آریسا جون دیروز موفق شد چهار دست وپا بره خیلی ذوق زدیم و بابا شیرینی داد  و امروز هم بهتر از دیروز بود قربون دختر قشنگم برم آریای عزیز مامان هم همچنان در تلاش برای ایستادن است و از هر فرصتی  استفاده می کنه تا بایسته قربون تو پسر زبر و زرنگم برم ...
15 دی 1391

قلب مامان

سلام عشقاي مامان شما دو تا توي قلب مامان جا خوش كردين و مامان هروز بيشتر از روزاي قبل عاشقتون ميشه آخه خيلي بانمك شدين شيطونياتون و دعواهاتون همه اش بامزه اس وقتي باهم ديگه دارين دعوا مي كنين مامان كلي خنده اش ميگيره آخه آريسا تو همش جيغ مي زني سر داداش و داداش هم هميطور ريلكس كارشو انجام ميده  با يه پيس خند , قربونتون برم خوشمزه هاي مامان   ...
13 دی 1391

بازهم شیطونی های آریا

سلام جوجه های مامان عصر جمعه اتون بخیر امروز بعد از یک هفته که مامانی و بابایی پیشتون بودن رفتن و شما دو تا تنها شدین خیلی بهشون عادت کرده بودین ودوباره من موندم و بابا و شما دو تا وروجک با کلی شیطونی که نمونه بارزش همین نیم ساعت پیش بود که بابا آریا رو گذاشت توی روروئک و رفت لباساشونو روی بند آویزون کنه و من هم داشتم غذا درست می کردم که دیدم آریا در حال تلاش کردن برای یه کاری است ببینید   دختر قشنگم آریسا جون هم در خواب ناز بود الهی مامان به قربون شما دوتا وروجک بره ...
8 دی 1391

اولين يلداتون مبارك

سلام گلهاي قشنگم اولين يلداتون مبارك انشالا 120 يلداي ديگه رو هم با خوشي پشت سر بزاريد توي جشن شب يلدا ماماني و بابايي و عمو و عمه ها با شما بودن و خيلي بهتون خوش گذشت چون همش بغل مي شدين و كلي ازتون عكس گرفتن و شما دو تا كلي كيف كردين مامان به قربونتون بره عزيزاي دلم چندتا عکس هم در ادامه مطلب گذاشتم ببینید این دو تا عکس هم از شیطون بازی جیگرای مامان ...
2 دی 1391

اولين ايستادن آريا

آرياي شيطون مامان ديروز در اولين روز اولین ماه زمستوني تو تونستي برای اولین بار بايستي بدون اينكه به جايي دست بگيري و چقدر ذوق مي زدي و چند بار هم تكرار كردي جيگر طلاي مامان ابتدا با كمك گرفتن از بابا بلند شدي ايستادي و يواش يواش دستتاتو از بابا جدا كردي و روي پاهاي كوچيك خودت ايستادي عزيز دلم همچنين پنجمين دندون قشنگت هم ديروز بعد از سه چهار روز بي قراري سر زد و تو كمي آرومتر شدي آريساي گلم هم همچنان در حال تلاش براي چهار دست و پا رفتن اس قربونت بره مامان كه هر وقت آريا رو مي بيني داره چهار دست و پا ميره جيغ مي زني انشالا هرچه زودتر توهم راه بيفتي تا اينقدر حرص نخوري دخمل قشنگم ...
2 دی 1391

پسر دانشمند

آریا گلی مامان وقتی که رفته بودیم خونه عمو رضا تو می خواستی از کوچکترین فرصت استفاده کنی و به کشفیاتت ادامه بدی هرچی رو که می بینی سریع میری به طرفش و شروع به کنکاش می کنی به محض دیدن لب تاپ کیانوش ( پسرعمو ) رفتی توی وبلاگت و اونو بروز کردی قربونت برم که هنوز هیچی نشده می خواهی خودت وبلاگتونو مدیریت کنی الهی مامان قربون تو پسر باهوش بره ...
24 آذر 1391

دختر ورزشکار

سلام گلهای قشنگم آریسا جونم تازگیا حرکت جدیدی یاد گرفتی و خیلی این حرکت قشنگو تکرار می کنی می خواهی با این حرکت یه کار جدیدو شروع کنی الهی قربونت برم دخمل قشنگم بابا هم میگه آریسا که بزرگتر شد می فرستمش کلاس زیمناستیک آخه خیلی حرفه ای انجام میدی قربون اون پاهای توپولوت برم که 180 درجه باز شده دختر ورزشکار مامان ...
24 آذر 1391

حركتهاي جديدتون

آريا جون تو ديگه داري چهاردست و پا ميري و هروز بهتر ازديروز اين كارو انجام مي دي وديگه ايستادن با كمك مبل و صندلي رو كامل ياد گرفتي  قربونت برم جوجه طلايي من آريسا جون تو هم داري شروع به سينه خيز رفتن ميكني ديشب ديدم كه به جلو خم شدي و انشاا... تا چندروز ديگه همپاي داداش حركت مي كني و به محض اينكه صداي موزيك مياد خودتو تكون مي دي و چقدر قشنگ ميرقصي دختر قشنگم اميدوارم همه مراحل زندگيتون  رو يكي پس از ديگري با شادكامي و موفقيت پشت سر بزارين و مامان و بابا شاهد سرفرازي شما باشن ...
20 آذر 1391