آریسا و آریاآریسا و آریا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

آریسا و آریا نانازای مامان و بابا

چند عکس دیگه

نازنین های مامان در شهربازی اینهم جوجه های شکلاتی من............................................................... بخورمشون موتور سواری آریسا   ...
1 شهريور 1392

فرهنگ لغت

سلام عزيزاي دلم جوجه هاي قشنگم آريسا جون و آريا جون خيلي دوستون دارم روز به روز شيرين تر و ماشالله شيطون تر ميشين و مامان رو ديونه خودتون كردين آريسا چند تا كلمه رو ياد گرفته بابا ماما دادا ( داداش ) دوده ( جوجه ) د د ( دردر ) پ پ ( خوراكي )  و اريا هم چندتايي رو ياد داره  بابابابابا ماماماما اين روزا خيلي باهمديگه دعوا مي كنين مدام همديگه رو گاز مي گيرين من واقعا مستاصل شدم ديگه نمي دونم چي كار كنم به آريسا مي گم داداش رو نازش كن بوسش كن با دستت دوبار مي كشي روي صورتش و به حساب داري نازش مي كني و دفغه آخر بازم محكم مي زني تو گوششش . واقعا راهكاري براي اين كار شما نمي تونم پيدا كنم  و به اميد...
23 تير 1392

اوضاع و احوال آريسا و آريا

سلام به دوتا فرشته قشنگ و شيطون مامان عزيزان دلم ببخشيد كه اين روزا كمتر ميام به وبلاگتون سر مي زنم خيلي سرم شلوغ شده با وجود شيطنت هاي شما دوتا ديگه وقتي برام نمي مونه روز جمعه 30/2/92 مصادف بود با ولادت حضرت علي و روز پدر نتوانستم  بيام در اين روز براتون بنويسم اين روز عزيز رو امروز براتون توي وبلاگ ثبت كردم  تا هميشه يادتون بمونه و به باباي عزيزتون اين روز رو تبريك بگين . يه كمي از كاراي جديدتون بگم آريسا خانم يك وروجك به تمام معنا شده ديگه توي هر كاري فضوليش مياد و مي خواد سرك بكشه ديروز ياد گرفته ميره روي ميز تلويزيون جلوي تلويزيون ميشينه و نمي گزاره تماشا كنيم  از دست اين وروجك كليه دستگيره هاي كابينت ها رو ...
7 خرداد 1392

پدرم روزت مبارك

  پدر دست یاری تو            اگه دستامو نگیره کوره راه رفتن من     مثل شب هام می شه تیره       دخـتر کـه باشی میـدونی اوّلیـن عشق زنـدگیتـ پدرتـه دخـتر کـه بآشی میـدونـی محکم ترین پنآهگاه دنیآ آغوش گرم پِدرتـه دختَر کـه بآشی میدونـی مردانـه ترین دستـی کـه مـیتونی تو دستـت بگیـری و دیگـه از هـیچی نَتـرسی دستای گرم و مهربون پـدرتـه هر کجای دنیا هم باشی چه باشه چه نباشه قویتـرین فرشته ی نگهبان پِدرته پدر عزيزم روزت مبارك خدایـــا ! به بزرگیـــــت قســـم … توعکس های دست جمعی … جای ...
6 خرداد 1392

كمك كردن به مامان

سلام به دو تا گل قشنگ مامان آريا و آريسا جونم آريسا دختر قشنگ مامان  ديروز براي اولين بار شاهد يكي از كارت بودم اينقدر ذوق زده شدم كه مي خواستم بخورمت داشتم توي آشپزخونه ظرف مي شستم ديدم آريسا دستمال آشپزخونه رو برداشته و داره در كابينتو و بعدشم روي سراميكا رو دستمال مي كشه قربونت برم كه داري به مامان كمك مي كني عزيز دلم روز به روز كاراتون با مزه تر ميشه  و من خوشحالم از اينكه شاهد اين لحظات هستم  شاهد بزرگ شدنتان و قد كشيدناتون  اميدوارم خدا شما دو تا رو برام  نگه داره  و هميشه زير سايه پدر و مادر سلامت باشين
14 ارديبهشت 1392

كارجديد توي سال جديد ( راه رفتن )

سلام به دو تا گل قشنگم آريسا و آريا جون ببخشيد مامانيا خيلي وقته نتونستم بيام و سري به خونتون بزنم اينقدر سرم شلوغه  و همچنين پيدا نكردن پرستار براي شماها باعث شده نتونم حواسمو جمع كنم  و بيام براتون از كاراتون بگم  فعلا عمه جان اعظم اومده پيشتون تا تنها نباشين و مامان سر فرصت براتون يه پرستار خوب پيدا كنه ما خيلي به عمه جون زحمت داديم انشالا وقتي بزرگ شدين بايد قدردان عمه جون باشين خوب توي سال جديد شما دوتا شروع با راه رفتن كردين اينقدر بامزه شدين كه مامان دلش مي خواد درسته قورتتون بده آريسا خانم معلوم ميشه خيلي توي راه رفتن عجله داره و تندتند راه ميره و همش هم مي خوره زمين ولي كم نمياره بازم تكرار و تكرار و الان خيلي ب...
20 فروردين 1392

دومین نوروز آریسا و آریا (سال 1392)

سلام به دو تا فرشته مامان آریسا جون و آریا جون لحظه بسیار قشنگی بود لحظه تحویل سال چون دو شما دوتا کنارمون بودین دومین ساله که شما دوتا رو در کنار هفت سین خونه مون داریم خدایا تو رو سپاس می گویم از اینکه شادیمون رو کامل کردی وفقط سلامتی  و شادابی دوتا گلم و باباشون رو از تو می خوام اما امسال یه فرق با سال قبل داشت سال قبل شما دوتا کوچولول بودین و مامان از روز قبل سفره  هفت سین رو روی میز چید و همه چی رو کامل سر سفره گذاشت ولی امسال شما دوتا وروجک دیگه         نمی گذاشتین روی میز بچینم واسه همین 5 دقیقه مونده بودکه سال تحویل بشه هفت سین رو روی میز چیدم و 5 دقیقه که از تحویل سال گذشت اونو ج...
30 اسفند 1391

تحویل سال 1392

ماهي و تنگ بلور سکه و سبزه و آب نرگس و جام شراب باز هم شادي عيد آرزوهاي سپيد باز ليلاي بهار باز مجنوني بيد باز هم رنگين کمان باز باران بهار باز گل مست غرور باز بلبل نغمه خوان باز رقص دود عود باز اسفند و گلاب باز آن سوداي ناب کور باد چشم حسود باز تکرار دعا يا مقلب القلوب يا مدبر النهار حال ما گردان تو خوب راه ما گردان تو راست باز نوروز سعيد باز هم سال جديد باز هم لاله عشق خنده و بيم و اميد عید شما مبارک   ...
30 اسفند 1391