آریسا و آریاآریسا و آریا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه سن داره

آریسا و آریا نانازای مامان و بابا

نوروز 93 و تولد زنبوری

سلام جیگر طلاهای مامان سومین سالی است که در کنارمون هستید خداوند رو هزاران بار شاکرم که شماها رو دارم با وجود شما دو تا زندگیمون سراسر از شادیه, دوستتون دارم واین سال جدید رو به شما دو تا تبریک میگم ایشالا سالی سرشار از شادکامی بر اتون باشه   تولد شما 15 بهمن بود که یه جشن کوچولو براتون  اون روز گرفتیم ولی جشن مفصل رو گذاشتم واسه عید که رفتیم بم خونه مامان جون براتون بگیرم و خدا رو شکر تونستم در 8 فروردین برنامه جشن رو عملی کنیم و یه جشن زیبا براتون گرفتیم. خیلی به همه خوش گذشت عکسها رو می زارم ببینید   مابقی رو در ادامه مطلب ببینید     متاسفانه ترکیدن بعضی از بادکنکها تزیینات جشن رو بهم ریخت...
6 ارديبهشت 1393

فرهنگ لغت آريسايي و آريايي

قربون دو تا جوجه طلاي مامان برم   امروز مي خوام از كلمات و كارهايي كه ياد گرفتين براتون بنويسم   مامان: اسمت چيه؟   آريسا : آريييييييييزا   مامان : اسم داداشت چيه ؟   آريسا : آرييييييييا   مامان: اسمت چيه ؟   آريا : من   مامان: اسم داد چيه ؟   آريا : دادا   قربونتون برم الههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههي   به ميوه ميگين اني ( اين كلمه برگرفته شده از ميوه انار مي باشد و به همه ميوه ها ميگين اني )   به موز ميگين مي   پارك : باك   از دو تا چيز هم خيلي مي تر...
27 فروردين 1393

اومدم ولي با كلي تاخير

سلام و صد سلام به دو تا فرشته نانازي مامان قربونتون برم بايد مامان رو ببخشيد اينقده تنبل شده البته تنبل كه نه خيلي به خاطر شيطنت هاي شما دوتا سرم شلوغ شده و ديگه فرصتي برام نمي مونه كه بيام وبتون رو آپ كنم. سه شنبه تولدتون بود اصلا باورم نميشه كه از اون روز طلايي دو سال گذشت خدا رو هزاران مرتبه شكر مي كنم كه دو تا از فرشته هاي خوبشو گذاشت توي خونه ما. و خونمون رو نوراني كرد . اين روزا خيلي كاراي جديدي ياد گرفتين . اريسا خانم كه كلي عشوه گري مي كنه و وقتي حرف ميزنه كلي دستاشو تكون ميده . داداش گلش هم كلي آقا شده براي خودش . سه شنبه شب يه تولد كوچولو به همراه مامان جون و بابا جون گرفتيم . تا ايشالا عيد كه مي خوام يه جشن مفصل براتون بگيرم...
15 فروردين 1393

سفر به شمال

سلام به دو تا گل قشنگ مامان هفته گذشته تصميم گرفتيم به شمال كشور سفر كنيم خيلي نگران بودم كه شما دو تا وروجك در طي مسير اذيت بشين ولي خوشبختانه خيلي خوب همكاري كردين  و سفر خوبي شد و من و بابا تصميم گرفتيم كه سفر بعدي رو هم از الان برنامه ريزي كنيم . سفر ما اينطوري شروع شد :  ساعت 4 روز پنجشنبه  يعني 7 شهريور ماه 92 از خونه حركت كرديم و شب رو در نائين مونديم فردا صبح زود به طرف شمال حركت كرديم و عصر ساعت 5 به بندر انزلي رسيديم  و يه ويلا اجاره كرديم و تا فرداش استراحت كرديم روز اول به مرداب انزلي رفتيم شما دو تا رو جليقه نجات پوشيديم و سوار قايق شديم و رفتيم وسط تالاب  تا رسيديم به نيلوفرها...
18 شهريور 1392

روز دختر ( با يك روز تاخير )

دختر قشنگم آريسا جان   امروز 16 شهريور ماه روز توست اميدوارم از لحظه لحظه زندگيت لذت ببري و به تمام خواسته هايت برسي تقديم به بهترين دختر دنيا و اميد حيات من با آرزوي بهترين ها و برترين ها براي فرشته زندگيم   غمخواري بهتر از مادر براي ما وجود نداره و غمخواري بهتر از دختر براي مادر, روزت مبارك قشنگم
17 شهريور 1392

عکس های جوجه ها

  عکس حیاط خونمونه   آریا در حال بازی کردن با جوجه هامون آریا و آریسا در حال خاک بازی  و آب بازی توی حیاط نازنین های من در رستوران ...
1 شهريور 1392

چند عکس دیگه

نازنین های مامان در شهربازی اینهم جوجه های شکلاتی من............................................................... بخورمشون موتور سواری آریسا   ...
1 شهريور 1392

فرهنگ لغت

سلام عزيزاي دلم جوجه هاي قشنگم آريسا جون و آريا جون خيلي دوستون دارم روز به روز شيرين تر و ماشالله شيطون تر ميشين و مامان رو ديونه خودتون كردين آريسا چند تا كلمه رو ياد گرفته بابا ماما دادا ( داداش ) دوده ( جوجه ) د د ( دردر ) پ پ ( خوراكي )  و اريا هم چندتايي رو ياد داره  بابابابابا ماماماما اين روزا خيلي باهمديگه دعوا مي كنين مدام همديگه رو گاز مي گيرين من واقعا مستاصل شدم ديگه نمي دونم چي كار كنم به آريسا مي گم داداش رو نازش كن بوسش كن با دستت دوبار مي كشي روي صورتش و به حساب داري نازش مي كني و دفغه آخر بازم محكم مي زني تو گوششش . واقعا راهكاري براي اين كار شما نمي تونم پيدا كنم  و به اميد...
23 تير 1392

اوضاع و احوال آريسا و آريا

سلام به دوتا فرشته قشنگ و شيطون مامان عزيزان دلم ببخشيد كه اين روزا كمتر ميام به وبلاگتون سر مي زنم خيلي سرم شلوغ شده با وجود شيطنت هاي شما دوتا ديگه وقتي برام نمي مونه روز جمعه 30/2/92 مصادف بود با ولادت حضرت علي و روز پدر نتوانستم  بيام در اين روز براتون بنويسم اين روز عزيز رو امروز براتون توي وبلاگ ثبت كردم  تا هميشه يادتون بمونه و به باباي عزيزتون اين روز رو تبريك بگين . يه كمي از كاراي جديدتون بگم آريسا خانم يك وروجك به تمام معنا شده ديگه توي هر كاري فضوليش مياد و مي خواد سرك بكشه ديروز ياد گرفته ميره روي ميز تلويزيون جلوي تلويزيون ميشينه و نمي گزاره تماشا كنيم  از دست اين وروجك كليه دستگيره هاي كابينت ها رو ...
7 خرداد 1392

پدرم روزت مبارك

  پدر دست یاری تو            اگه دستامو نگیره کوره راه رفتن من     مثل شب هام می شه تیره       دخـتر کـه باشی میـدونی اوّلیـن عشق زنـدگیتـ پدرتـه دخـتر کـه بآشی میـدونـی محکم ترین پنآهگاه دنیآ آغوش گرم پِدرتـه دختَر کـه بآشی میدونـی مردانـه ترین دستـی کـه مـیتونی تو دستـت بگیـری و دیگـه از هـیچی نَتـرسی دستای گرم و مهربون پـدرتـه هر کجای دنیا هم باشی چه باشه چه نباشه قویتـرین فرشته ی نگهبان پِدرته پدر عزيزم روزت مبارك خدایـــا ! به بزرگیـــــت قســـم … توعکس های دست جمعی … جای ...
6 خرداد 1392