سالگرد ازدواج بابا و مامان
سلام به دو تا عزيز مامان و بابا
امروز سالگرد ازدواج مامان و باباست 9 سال پيش در چنين روزي مامان و بابا با هم ازدواج كردن و هرسال بدون حضور شما جشن مي گرفتن ولي امسال ديگه قضيه فرق مي كنه دو تا فرشته قشنگ اومده توي خونه ما و ما بايد مهموني زيباتري بر گزار كنيم
ولي چون وسط هفته اس و مامان وبابا سركارن نمي تونن مهموني مفصلي بگيرن با اينحال يه مهموني كوچولوي 5 نفره ( البته عمه اعظم هم پيشمون بود ) گرفتيم خيلي بهمون خوش گذشت
آريسا و آرياي عزيزم اين جشن كوچولو قشنگ ترين و زيباترين جشن زندگيمون بود فقط به واسطه حضور شما دو تا عشقولاي مامان
عزيزان من با آمدن شما بهترين و زيباترين لحظات وارد كلبه خوشبختيمان شد
شما رو از خدايي خواستم كه به رحمت بي كرانش ايمان دارم پس برايمان بمانيد و بدانيد كه تا بي نهايت عاشقانه دوستتان داريم
و اما همسر عزيزم رامين جان
بهترين انتخاب عمرم همراه شدن با تو در مسير زندگي است هر چيز خوبي در دنيا فقط يكيست . 9 شاخه گل به مناسبت نهمين سالگرد ازدواجمان تقديمت مي كنم .
چندتا عكس هم از اين جشن كوچولو آماده كردم كه تا شب مي زارم تو وبلاگ