سفر به ارمنستان
سلام به عشقاي قشنگ زندگيم
امسال تصميم گرفتيم يه سفر زميني به ارمنستان داشته باشيم آخه بابا رامين كه قبلا رفته بود خيلي تعريف مي كردو خلاصه ما هم تصميم گرفتيم با يكي از صميمي ترين دوستمون راهي اين سفر شويم
روز 31 تير ماه ساعت 1 بعدازظهر از خونه حركت كرديم و ساعت 2 شب رسيديم كرج اونجا در منزل يكي از دوستامون استراحت كرديم و فردا صبح ساعت 8 راهي تبريز و شهر نوردوز كه شهر مرزي بين ايران و ارمنستان است شديم. ساعت 7 شب بود كه به مرز رسيديم و دو سه ساعتي طول كشيد تا تونستيم از ايران خارج شده و وارد ارمنستان شديم. چون شب شده بود و جاده ارمنستان هم خيلي پيچ و خم و در عين حال بسيار زيبا بود حيف دونستيم كه شب حركت كنيم به سمت ايروان . بنابراين تصمصم گرفتيم در اولين شهر كه اگاراك بود و دقيقا اون طرف رود ارس واقع شده بود يه هتل گرفتيم و شب رو اونجا مونديم
فرداي او.ن روز يعني پنجشنبه هم به سمت ايروان حركت كرديم واقعا جاده بسيار قشنگي داشت كوههاي پر از درخت و جنگلهاي زيبا ، تا عصر به ايروان رسيديم . و در يه خونه كه از قبل رزور كرده بوديم و در مركز شهر ايروان بود اقامت كرديم.
در طول سفر به لطف دينا جون دختر عمو افشين شما دوتا حسابي سرگرم شدين و اصلا من نفهميديم به جز دو سه مورد كه باهم دعوا هم داشتين در كل خوب بود.
روز جمعه شما رو به پارك آبي برديم كه كلي خوش گذروندين و كلي آب تني كردين
در كل سفر بسيار خوبي بود دست بابا رامين گل و گلاب درد نكنه خيلي دوست داريم . ايشالا هميشه سايه ات روي سر من و بچه هامون باشه امين
عكسا ها رو به زودي مي زارم منتظر باشين
حالا عكسايي را كه قولشو داده بودم
در راه ايروان
پارك آبي